راز برقراری تعادل بین زندگی شخصی و کاری

نام برند:

شعار کمپین:

برقرار نکردن تعادل بین زندگی شخصی و زندگی کاری مخصوصاً در جامعه ما یکی از مهم‌ترین دلایل بروز اضطراب و استرس در کارکنان است. در جامعه‌ای که بهره‌وری بهتر یکی از معیارهای اساسی آن است، روزبه‌روز با افراد بیشتری مواجه می‌شویم که نتوانسته‌اند بین زندگی شخصی در خانه و زندگی کاری خود در شرکت تعادل برقرار کنند. معمولاً بین خانواده و شغل یکی برتری یا ارجحیت بیشتری برای ما پیدا می‌کند. این رفتار باعث بروز درجاتی از ناکارآمدی می‌شود. روابط خانوادگی متشنج، عملکرد ضعیف کاری و مشکلات جسمی و روانی را می‌توان به عنوانمهم‌ترین نمونه‌های این مشکلات ذکر کرد.
به نظر می‌رسد برقرار کردن توازن و تعادل بین کار و خانواده یک عمل به‌شدت دشوار باشد اما باید بگوییم که برقرار کردن این تعادل برای سلامت زندگی شخصی و کاری، لازم است و با اختصاص دادن  زمان و توجه کافی امکان‌پذیر خواهد بود.
1. به تعادل اولویت دهید
به دست آوردن توازن بین کار و زندگی، چه تمام‌وقت کار می‌کنید چه پاره‌وقت، یک فرایند طولانی و دشوار خواهد بود. اگر به‌طور آگاهانه تصمیم نگیرید که این تعادل را برقرار کنید، به‌احتمال‌زیاد دچار مشکل می‌شوید.
برای مثال باید کاری پیدا کنید که چالش‌برانگیز باشد اما نه بیش‌ازحد و در نظر بگیرید در شرایط کنونی مسئولیت چه مدل خانواده‌ای را می‌توانید عهده‌دار باشید. مثلاً خانواده‌ای با جمعیت بالا مسئولیت‌پذیری و زمان زیادی از شما می‌طلبد. پس اگر به‌تناسب کار با شرایط خانواده‌ای که دوست دارید داشته باشید توجه کنید و تصمیمات عاقلانه‌ای بگیرید برقرار کردن توازن بسیار راحت‌تر خواهد شد؛ اما اگر همین حالا در یک شغل بسیار چالشی و غافلگیرکننده قرار دارید و عضو خانواده‌ای در حال بزرگ‌تر شدن هستید، این‌طور نیست که نتوانید هیچ کاری انجام دهید بلکه همچنان با اعمال تغییرات کوچکی می‌توانید شرایط را تااندازه‌ای مدیریت کنید مثلاً از مدیر خود بخواهید تا ساعات کاری شما را تا حدی منعطف‌تر کند یا به تمام وظایفتان در خانه مسلط و آگاه باشید و در آخر اگر امکانش بود از دوستان و خویشاوندان کمک بگیرید تا در خانه به کم‌توجهی و اهمال‌کاری متهم نشوید.

 

 

 

بیشتر بخوانید :

جو سازمانی برنده

 

 

2. با افراد خانواده صحبت کنید

من فکر می‌کردم تنها کسی هستم که می‌توانم یا باید معضل بین خانواده و کار را حل کنم اما با گذشت زمان فهمیدم اگر فقط به دیدگاه خودم در حل مسائل اتکا کنم راه به‌جایی نمی‌رسد. از آن موقع تصمیم گرفتم تا مسائل را با خانواده به بحث بگذارم، به دیدگاه‌ها و آرای آن‌ها و حتی راهبردهایشان در حل کردن مسائل خانوادگی و حتی کاری توجه کنم.

این صحبت‌ها در خانه باعث شد چشمانم به زوایای پنهان مشکلات باز شود و بتوانم مشکلات را با روش‌های مؤثرتری حل کنم. علاوه بر آن مطمئن شدم خانواده وظایف، الزام‌‌ها و اجبارهایی که در محیط کار با آن‌ها رو به هستم را درک می‌کنند به همین دلیل تصور بهتری از موقعیت و شرایط من دارند.

وقتی که از خانواده خواستید و به آن‌ها اجازه دادید در برقراری توازن بین کار و خانواده مشارکت کنند و نظر دهند بازخوردهای بسیار خوبی از آن‌ها دریافت خواهید کرد. همچنین وقتی افراد خانواده احساس کنند شما به حرف‌هایشان گوش می‌دهید، واکنش بهتری نشان خواهند داد اگر مثلاً مجبور شوید تا دیروقت در محل کار بمانید یا میز شام را برای به پایان رساندن یک پروژه ترک کنید. در مرحله‌ی بعد مطمئن شوید این گفت‌وگو بین شما و خانواده به‌طور مداوم جریان داشته باشد.
3. به دیگران اجازه دهید کمکتان کنند
گاهی پیش می‌آید که فشار کاری و خانوادگی به اوج خود می‌رسد یا برقرار کردن تعادل بین خانواده و کار به دشوارترین سطح خود می‌رسد؛ شاید موقعیتی برای ترفیع شغلی به وجود آمده باشد و مجبور باشید خود را به مدیران ارشد نشان دهید یا یک پروژه‌ی بزرگ به میان آمده باشد. وقتی که با خانواده درباره شرایط پیش‌آ‌‌مده گفت‌وگو کردید شاید زمان آن باشد که از بیرون کمک بگیرید.
اکثر افراد دوستان یا خویشاوندانی دارند که مشتاقانه حاضر هستند به آن‌ها کمک کنند. از این افراد قابل‌اطمینان کمک بگیرید تا مثلاً فرزندتان را از مدرسه به خانه بیاورند یا او را به محل تمرین فوتبالش برسانند. معمولاً یکی دو هفته کمک کردن در این‌جور مسائل باعث ناراحتی آن‌ها نمی‌شود و آن‌ها خوشحال‌اند که توانسته‌اند برای شما کاری انجام دهند.
4. مرزی میان خانواده و کار تعریف کنید
مهم است که مرزی میان خانواده و کار داشته باشیم؛ به این معنی که چه‌ کارهایی قابل‌قبول یا غیرقابل‌قبول هستند. این مرزها باعث می‌شود تا شغلتان از حواس‌پرتی‌های مسائل خانواده و خانواده‌تان از فشارهای کاری در امان باشد. با داشتن مرزهای شفاف و روشن آسان‌تر است که ارزیابی کنیم هر عمل ما در مسیر پیشرفت کاری است یا بهبود وضع خانواده.
برای مثال ممکن است در خانه قانونی وضع کنید که هیچ‌کس سر میز غذا نمی‌تواند از تلفن‌همراه استفاده کند. این قانون کمک می‌کند به بچه‌ها نظم را یاد بدهید اما از طرفی نمی‌گذارد تماس‌های کاریتان را در آن اوقات پاسخ بدهید. قانون دیگری که می‌توانید بگذارید چک نکردن ایمیل در تعطیلات است تا به این شکل ذهنتان معطوف به خانواده باشد. گذاشتن این دست از قوانین می‌تواند دشوار باشد اما به خانواده نشان می‌دهد که برای شما اولویت دارد و مرزی بین کار و خانه ایجاد می‌کند.
5. قبول کنید که عدم تعادل گاهی اجتناب‌ناپذیر است
در تجربه‌ای که من در مسیر برقراری تعادل بین کار و خانواده داشتم، پی بردم همیشه مواقعی پیش می‌آید که مجبور می‌شوید اولویت را به کار یا خانواده بدهید و غیرممکن است که به یک توازن کامل و پایدار برسید.
برای نمونه وقتی یکی از اعضای خانواده بیمار شده است شاید مجبور شوید از شرکت در بعضی رویداد‌های کاری چشم‌پوشی کنید یا وقتی که یک ضرب‌الاجل (deadline) کاری مهم در پیش دارید ممکن از چند روز تا دیروقت در اداره بمانید. نکته کلیدی این است که نگذارید عدم توازن به یک رویه تبدیل شود. عدم توازن ممکن است برای یک یا دو هفته ایجاد شود و راه‌حل این است که در اولین فرصت دوباره تعادل را برقرار کنید.
صحبت پایانی
توازن کاری هنگامی برقرار است که یک فرد بتواند در رویدادهای خانوادگی شرکت کند و مسئولیت‌های خود در خانواده را به‌درستی عهده‌دار باشد و از طرفی در محیط کار نیز وظایف خود را به‌طور کامل به انجام برساند. هیچ ایرادی ندارد که سخت کار کنید تا بتوانید پیشرفت خوبی داشته باشید اما فراموش نکنید چه چیزهایی و چه افرادی برای شما ارزشمندترین هستند.

 

منبع: lifehack

این مطلب را به اشتراک بگذارید

اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram